اُقْلیدِس، مشهورترین ریاضىدان دوران باستان (سدههای 4 و 3ق م) که شهرتش به عنوان پدر هندسه تاکنون پایدار مانده است. از زادگاه و چگونگى آموزش او آگاهى روشنى در دست نیست. هر آنچه دربارة زندگانى اقلیدس نقل شده، یا از گزارشگران اواخر دورة باستان، یا از
نویسندگان دورة اسلامى است. وی را معاصر اطولوقس و ارشمیدس (ه م م) - از این یک سالمندتر و از آن یک اندکى جوانتر - شمردهاند. قرائنى نیز این نظر را تأیید مىکند، از جمله اینکه اقلیدس در کتاب پدیدهها ( الظاهرات ) از دو اثر اطولوقس، یعنى دربارة کرة متحرک و طلوع و غروب ستارگان یاد کرده است، در حالى که در آثار اطولوقس اشارهای به اقلیدس دیده نمىشود. نظر یاد شده، همچنین با گزارشى که در مجموعة ریاضیات پاپوس دربارة رابطة اقلیدس و آریستایوس، مصنف کتاب مخروطات آمده، و بر پایة آن وی نیز معاصر سالمندتر اقلیدس به شمار رفته، سازگار است. اما از سوی دیگر، آنچه دربارة اشارة ارشمیدس به اقلیدس در کتاب کره و استوانه، و استفادة وی از اصول هندسه گفته شده، سخت محل تردید است و واقعاً نیز چنانکه کسانى گفتهاند، ممکن است آن اشاره از خود ارشمیدس نبوده، بلکهاز سویکاتبىاز حاشیة آن اثر بهمتن منتقلشدهباشد(نصیرالدین، «تحریر ظاهرات...»، 7، 12؛ کانتور، ؛ I/261 پاولى، ؛ VI(1)/1003- 1004 ؛ «فرهنگ...1»، 431-432 .(IV/414, به هر صورت، تقریباً مسلم است که اقلیدس از 328 تا 385 قم در آتن و اسکندریه فعالیت علمى داشته است، و باید افزود که با توجه به آنچه از نوشتههای او باقى مانده، و نیز گزارشهایى که دربارة آثار گمشدة او در دست است، دوران فعالیت علمى او سالهای درازتری را در بر مىگیرد و محتمل است که تا حدود 270ق م نیز زیسته باشد ( پاولى، نیز «فرهنگ»، همانجاها).
اقلیدس با بطلمیوس اول (حک 305- 285 قم) روابط شخصى داشته، و به روایت پروکلس1 (سدة 5م) در شرح مفصلى که بر کتاب اول اصول هندسه نوشته است، در پاسخ آن پادشاه که پرسیده بود: آیا نمىتوان هندسه را از راهى کوتاهتر از آنچه در کتاب اصول تعلیم داده مىشود، آموخت، گفته است: برای آموختن هندسه، راه ویژهای که برای شاهان ساخته شده باشد، وجود ندارد. گرچه استوبائیوس2 همین لطیفة نیشدار را از منائخموس3 در پاسخ پرسش مشابهى از اسکندر روایت مىکند، به هیچ وجه بعید نیست که اقلیدس نیز آن را تکرار کرده باشد (همانجاها؛ شرایبر، .(28